سیدمسعود جزایری
چند سالی است که از افشای جنایات و شکنجه هایی که در زندان آمریکایی گوانتانامو اتفاق می افتد، می گذرد. با وجود این، شکنجه همچنان ادامه دارد و دولت واشنگتن حتی ابایی از افشای آن از خود نشان نمی دهد. البته، موضوع شکنجه در ایالات متحده، به گوانتانامو محدود نمی شود و طبق مدارک و شواهد بسیار، دولت آمریکا زندان های مشابه نیز در داخل و خارج از خاک این کشور دارد و زندانیانی که به هر شکل از این زندان ها به بیرون راه می یابند، داستان های عجیب و غریبی درمورد نوع رفتاری که با آنها شده است، تعریف می کنند.
عده ای تصور می کنند این وضعیت، محصول دیدگاه میلیتاریستی و شیطنت آمیز نومحافظه کاران اطراف «جرج بوش» رئیس جمهور آمریکا، است و عده ای هم موضوع را عمیق تر می بینند و آن را صرفاً به یک حزب و گروه محدود نمی کنند. این عده از محققان معتقدند مجموعه ای از عناصر نظام لیبرال دموکراسی سبب ایجاد چنین وضعیتی گردیده است و جز با اصلاح ناهنجاری های این مسلک، نمی توانیم در مورد بهبود اوضاع امیدی داشته باشیم. در جوهره این مکتب، نوعی خودپرستی افراطی سفیدپوست آمریکایی قرار دارد که جای همه ارزش های انسانی را می گیرد. در این نوع تفکر، اندیشه آمریکایی حتی جایگزین خدا و پیامبران هم می شود. این فکر غلط، بستری را به وجود آورده است که به یمن آن، قانونگذاران و مقامات دولت آمریکا به خود حق می دهند علیه دیگران، دست به هر اقدامی بزنند. آمریکایی ها به خود حق می دهند شهروندان سایر کشورها را در هر جای جهان بربایند، آنها را به صرف مظنون شدن، زندانی و شکنجه کنند. آمریکائی ها به خود حق می دهند که به کشورهای دیگر حمله نظامی کنند و هر خسارتی را متوجه کشورهای اشغالی کنند. جنایات آمریکایی ها در آمریکای لاتین، ویتنام، افغانستان، عراق و ده ها کشور دیگر، از گذشته تا امروز، مهر تأییدی است که براین موضوع می زند.
لذا، هیچ تفاوتی میان جمهوریخواهان و دمکرات ها در این مورد وجود ندارد. تا زمانی که ایده خود برتربینی در لباس لیبرال دموکراسی در آمریکا حاکم است، نباید انتظاری جز صدور زشتی و رفتار شیطانی از این کشور داشته باشیم. در عین حال، در زیر پوسته ظاهر این نظام آمریکایی، نشانه هایی دیده می شود که از درون با این تفکر سرستیز دارد. رشد این لایه های زیرین، چالش بزرگ لیبرال دموکراسی آمریکایی در آینده نه چندان دور خواهد بود.(کیهان-29/9/1386)
موضوع مطلب :